پایان نامه سنجش میزان اعتماد به سازمان در کارکنان علوم پزشکی گیلان

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

مدیریت دانش:

به زعم داونپورت[۱] به مدیریت دانش باید به عنوان یک طرح مدیریتی یکپارچه نگریسته شود که بر        هدف های استراتژیک متمرکز است و بر محور فرآیندهای کسب و کار حرکت می کند و از فناوری اطلاعات کمک می گیرد. مدیریت دانش با کشف و ارتقای دارایی های دانشی یک سازمان، با دیدگاهی که پیش برنده اهداف سازمان است مرتبط می شود. دانشی که مدیریت می شود هم شامل دانش آشکار و هم دانش پنهان است. امروزه مدیریت دانش به عنوان یک عامل مهم و اساسی در توسعه اقتصاد ملی کشورها ی دنیا مطرح شده است (Chen & Wang, 2012). در اقتصاد امروز، دانش به عنوان یک منبع مهم استراتژیک محسوب می شود. بنابراین یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان ها امروزه با آن مواجه هستند، مدیریت موثر این منبع است. دانش، ترکیب ساختار یافته ای از تجارب، ارزش ها، اطلاعات معنی دار و بینش ماهرانه است که چارچوبی برای ارزیابی و ثبت تجارب و اطلاعات جدید فراهم می سازد. تعدادی از نویسندگان، دانش را به عنوان ترکیبی از حقایق، مفاهیم، اصول، قوانین، روابط اتفاقی، بینش ها، قضاوت ها، کشفیات و احساسات می دانند (Zahidul Islam & et al., 2011). ریشه رویکرد به مدیریت دانش در سازمان ها از دو تحول کوچک سازی و توسعه فناوری حاصل شده است. در دهه ۸۰ کوچک سازی، که راهبرد مناسب کاهش هزینه های بالابری و افزایش سود بود، به از دست رفتن دانش با اهمیت سازمان انجامید، زیرا کارکنان با ترک سازمان دانشی را که طی سال ها اندوخته بودند با خود می بردند. با گذشت زمان، سازمان ها متوجه شدند سال ها اطلاعات و تجربه باارزش را از دست داده اند و پس از آن، مصمم بودند خود را از تکرار این آسیب مصون بدارند. این امر مدیریت را وادار کرد، در تلاش برای حفظ و نگهداری کارکنان دانشی برای تضمین آینده سازمان، راهبرد مدیریت دانش را در پیش گیرد. برای ایجاد مدیریت دانش سازمان غیر از نیاز به رهبری قدرتمند، اهداف دقیق عملیاتی، فرهنگ منعطف سازمانی و به کارگیری فناوری لازم، در وهله اول، آگاهی کامل از وضعیت موجود دانش و مدیریت دانش در سازمان مورد نیاز است. زیرا چنانچه دانش افراد با دیگران به اشتراک گذاشته نشود، تاثیری بر رشد و گسترش دانش موجود در سازمان نخواهد داشت و دانش جدیدی نیز تولید نخواهد شد (باباغیبی ازغندی، ۱۳۹۰).

۲-۱-۴- تاریخچه پیدایش مدیریت دانش:

با این که مدیریت دانش امروزه به عنوان موضوعی بحث برانگیز بدل شده است اما چیز جدیدی محسوب نمی شود، از زمانی که انسان ها آموختند که باید تجارب حرفه ای خود در مشاغل مختلف را به فرزندان و شاگردان انتقال دهند، دانش اداره می شد. اما در چند دهه گذشته مدیریت دانش توسط تئوریسین هایی چون دراکر[۲]، استراسمن[۳] و پیترسنگه[۴] از آمریکا به صورت جدی وارد عرصه مدیریت شد. دراکر و استراسمن بیشتر در زمینه اهمیت ارتقای اطلاعات و دانش ساده به عنوان منابع سازمانی و پیترسنگه با تمرکز روی سازمان های یادگیرنده، ابعاد فرهنگی مدیریت دانش را به وجود آوردند. دانشمندان دیگری چون بارتون[۵] نتایج تحقیقات خود را با عنوان بهار زیبا از دانش و ساختن منابع نوآوری در مجله مدیریت هاروارد به چاپ رسانیدند. تحقیقات اورت راجرز در دانشگاه استنفورد و آلن[۶] درخصوص انتقال اطلاعات و فن آوری طی سال های ۱۹۷۱-۱۹۷۰ توانست کمک بزرگی در حرکت مدیریت دانش باشد. در سال ۱۹۷۸  بارت[۷] مفهوم هوش بشری را به جهان عرضه کرد که توانست به سرعت به عنوان یک نرم افزاری گروهی و کاربردی، توانمندی خود را در رابطه با دیگر سیستم ها و نرم افزارهای کاربردی نشان دهد. در اواسط ۱۹۸۰، اهمیت دانش به عنوان دارایی رقابتی در بین سازمان ها مشهود گردید. در سال ۱۹۸۹ مجموعه ای از سازمان ها در آمریکا تلاش نمودند تا دانش در سازمان ها به عنوان سرمایه اعلام شود (رادینگ، ۱۳۸۳).

مراحل رشد و بلوغ مدیریت دانش را می توان بر اساس دو رویکرد و تکنولوژی اطلاعات و مدیریت اطلاعات بررسی کرده و بر این اساس مدیریت دانش سه مرحله را پشت سر گذاشته و در حال حاضر در مرحله چهارم قرار دارد.

  1. اولین مرحله با رویکرد و تکنولوژی اطلاعات، دارای نگاهی درونی بود؛ یعنی با استفاده از تکنولوژی اطلاعات روی بهره وری سازمانی تمرکز داشت. این مرحله در حدود سال های (۱۹۹۲) همراه با نصب و راه اندازی انواع پایگاه داده ها، پایگاه بهترین عمل و نصب لوتوس نوتر در سازمان بود.
  2. مرحله دوم با این که مشابه مرحله اول است اما روی مشتری تمرکز دارد. در این مرحله تمرکز بر این است که چگونه می توان با اعمال قدرت دانایی درباره مشتریان، به آن ها بهتر خدمت کرد؟ در این مرحله نیز پایگاه داده های مختلفی نصب شد؛ البته همه آن ها یک طرفه و منفعل و نه دو طرفه و تعاملی بودند.
  3. مرحله سوم در حدود سال های (۲۰۰۱- ۱۹۹۴) در واقع مرحله تعاملی بود. صفحه های وب تکنولوژی اطلاعاتی تعاملی، تجارب الکترونیکی[۸]، بازرگانی الکترونیکی[۹]، تبادل در دسترس الکترونیکی تمام وقت از ویژگی های این مرحله می باشد.
  4. مرحله چهارم که در این مرحله ارزش دانش افراد مطرح است. این مرحله در مراحل اولیه و نوزادی به سر می برد، اما بسیار امیدبخش است. زیرا به موضوعات انسانی می اندیشد مانند: چگونه می توان توانایی اعضای سازمان را برای خلق دانش جدید به حد اعلا ارتقا داد؟ چگونه می توان از محیط های عادی برای سهیم سازی دانش استفاده کرد؟ چگونه می توان محیط هایی برای افزایش نوآوری به وجود آورد؟ سرمایه گذاری در این مرحله برخلاف سرمایه گذاری در تکنولوژی اطلاعاتی بسیار سخت تر است. سرمایه گذاری در این مرحله مستلزم سرمایه گذاری در افراد، استخدام افراد توانمند، ایجاد محیط های مناسب و … است (عدلی، ۱۳۸۴، ص ۵۵).

[۱]. Davenport

[۲]. Druker

[۳]. Strassmann

[۴]. Peter senge

[۵]. Barton

[۶]. Allen

[۷]. Barte

[۸]. Electronical Commerce

[۹]. Electronical Business

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

دانلود پایان نامه های رشته مدیریت...
ما را در سایت دانلود پایان نامه های رشته مدیریت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت thesis-management بازدید : 205 تاريخ : شنبه 16 مرداد 1395 ساعت: 14:51