تأثیر رضایت از جلسات آموزش بر سطح رضایت شغلی پرستاران بیمارستان های دولتی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

مقدمه

منابع انسانی، ثروت و سرمایه ی اصلی و اولیه هر سازمان و یا هر کشوری را تشکیل می دهد، سایر منابع اصلی هر سازمانی در گرو تأمین منابع انسانی بوده و این بدین مفهوم است که حسن تشخیص و به کارگیری کل سرمایه ها و منابع قابل تجدید و غیرقابل تجدید و کلاً بهره برداری بهینه از منابع سازمان در گرو بلوغ فکری، توان وسعت فکر، اطلاعات و کاردانی پرسنل آن مجموعه خواهد بود بدین ترتیب می توان آموزش را مقدمه ای برای پیشرفت و کارایی یک سازمان دانست. در عصر حاضر با توجه به شتاب فزاینده ای که علم و تکنولوژی پیدا کرده، کارایی افراد تا حد زیادی بستگی به میزان آموزشی که قبل و یا در زمان اشتغال در راستای شغل خود می بینند داشته و در غیر اینصورت به دلیل پیچیدگی و همه جانبگی تغییرات از کارایی مطلوب جهت انجام وظایف خود در سازمان برخوردار نخواهند بود. شتاب و حرکتی که جوامع در نیمه دوم قرن بیستم از شیوه های کهن به سوی تغییرات تازه و قبول آن تغییرات دارند به حدی بوده که در بسیاری از اقشار جامعه اختلالات و گسست های فکری و مهارتی ایجاد نموده است. تغییر نیازها، اصلاح اهداف، تعدیل روش ها، تغییر خط مشی ها و سیاست ها، برخورد با تنگناها، افزایش یا کاهش منابع و بسیاری موارد دیگر امروزه، یادآور این نکته است که برای حفظ کارایی نظام و عوامل و اجزای آن پیوسته باید آموزش کارکنان و تطبیق دادن توانایی های آن با نیازهای جدید و مسئولیت های نو مورد توجه قرار گیرد (شهرزادی، مجیری، ۱۳۹۲، ص ۵۶۷).

از طرفی پیشرفت های روزافزون در علوم و فنون، تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تغییرات در مسیر تولیدات و خدمات سازمان ها، گسترش اهداف سازمانی، نیاز به آموزش های جدید را پدیدار می سازد. لزوم توجه بیشتر و بسیج امکانات، نیروهای زیادتری را در امر آموزش نیروی انسانی در سازمان ها ایجاب می نماید. در حال حاضر در کشور ما میلیون ها نفر در بخش های صنعتی و بازرگانی برای تأمین نیازمندی های کشور به کارهای مختلفی اشتغال دارند و با اطمینان نسبی می توان گفت اغلب این کارکنان برای انجام صحیح وظایف شغلی خود با حداقل افزایش سطح کیفیت و با کمیت کار خود نیاز به آموزش دارند. آموزش کارکنان، ضمن بهبود کمیت و کیفیت کار و عملکرد افراد، شرایط مناسب برای جایگزینی، ارتقاء و ترفیعات و چرخش های شغلی را فراهم می آورد (سعادتمند، سینایی فر، ۱۳۹۱، ص ۱۰۸).

آموزش های ضمن خدمت، از جمله آموزش های غیر رسمی است. این نکته را باید متذکر شد که زمینه ساز اصلی آموزش ضمن خدمت کارکنان، تقویت آموزش های رسمی است. در حقیقت آموزش های رسمی و آموزش های ضمن خدمت کارکنان مکمل یکدیگرند و هر دو در تشکیل سرمایه انسانی نقش اساسی دارند. اما آموزش های رسمی در واقع پیش نیاز هر نوع آموزش ضمن خدمت می باشد. آموزش و پرورش رسمی و آموزش ضمن خدمت کارکنان، اگر چه دو آموزش لازم و ملزوم هستند، لیکن در عمل بایستی با استقلال کافی برخوردار بوده و مسئولیت اجرایی جداگانه ای داشته باشند (شهرزادی، مجیری، ۱۳۹۲، ص ۵۶۸).

۲-۱-۲- مفهوم آموزش

آموزش در لغت نامه دهخدا چنین تعریف شده است : “عمل آموختن وتعلیم دادن”و یونسکو،”هدف آموزش را توسعه مهارت ها، توانایی های انجام کار، درک دانش واطلاعات مورد نیاز به وسیله سطوح نیروی انسانی به منظور ایجاد پیشرفت در تولید می داند”. آموزش کلیه مساعی وکوشش هایی است که جهت ارتقاءسطح دانش وآگاهی، مهارتهای فنی وحرفه ای و شغلی وهمچنین ایجاد رفتار مطلوب درکارکنان یک سازمان جهت آماده کردن آنان برای انجام وظایف و مسئولیتهای شغلی صورت می گیرد. آموزش از جمله رفتارهای انسانی است که کلیه افراد بشر به طور دائم و به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به آن مبادرت می ورزند. چرا که از لحظه تولد انسان یا در حال فراگیری یا درحال آموزش دادن است. هیچ فعالیتی بدون انجام فعل وانفعال فراگیری و فرادهی صورت نمی گیرد و این امر تا لحظه مرگ انسان را همراهی می نماید. در این رابطه پیامبر بزرگ ما فرموده است «اطلبوالعلم من المهد اللحد» (متانی، حسن زاده، ۱۳۹۰، ص ۱۶۰).

در جهان امروز تکنولوژی با سرعتی غیر قابل تصور در حال دگرگونی وپیشرفت است. در گذشته زمان دوام تکنولوژِی در یک صنعت خاص سال ها ادامه می یافت و تغییر محسوسی در آن ایجاد نمی شد. ولی امروزه شاهد تغییرات روزافزون و سریع آن هستیم. کشورهایی که به این تغییرات توجهی ندارند، دیری نخواهد پایید که خود را بیگانه با آنچه در جامعه جهانی اتفاق می افتد می یابند وادامه حیات خود را با مشکلات بیشماری مواجه می بینند از این روانجام اقدامات لازم جهت تطابق وهماهنگی تمامی بخش های واحدهای صنعتی با این تغییرات در عصر حاضر یک ضرورت قطعی به شمار می رود. سازمان ها قبل از هر چیز نیازمند تامین نیروی انسانی متناسب با این تغیرات هستند. بدیهی است تکنولوژی نوین دارای ویژگی هایی است که تفاوت هایی گاه بسیار زیاد با وضعیت موجود دارد. از این رو دانش ومهارت های جدید را نیز می طلبد، آنچه در این میان ضرورت تام دارد پرداختن به آموزش و فراگیری معلومات ومهارت های مورد نیاز با این تغییرات است و در اینجاست که آموزش ضمن خدمتی که متناسب با تغییرات حاصل از این دگرگونی ها برنامه ریزی شده باشد، اهمیت پیدا می کند(سعادتمند، سینایی فر، ۱۳۹۱، ص ۱۰۹).

جهان به سرعت در حال تغییر است، که احتمال می دهیم تفکر گذشته کاملاً با امروزه متفاوت بوده است. مطالعه تاریخ جوامع انسانی از آغاز پیدایش تمدن تا به امروز گویای این واقعیت است که آموزش از جمله مقوله های ضروری وحیاتی کلیه اقوام بشری بوده وهمواره با توجه به نوع زندگی وابزار مورد استفاده ،نحوه برنامه ریزی آن تغییر یافته است. آنچه آموزش نوین را از تعلیم وتربیت سنتی مشخص ومتمایز می کند، تغییر فکر تربیت آغازی به آموزش مداوم در طول زندگی است. معنایی که واژه آموزش در دنیای کنونی دارد به مراتب بغرنج تر و وسیع تر است و فرایند فرهنگی پیشرفت و شکفتگی تمام امکانات موجود بشری را شامل می شود. آموزش صرفاً انجام دادن بعضی مقاصد وتحقق برخی آرزوها نیست، بلکه مجموعه ای است از حرفه های دشوار و فرآیندهایی که برفنون مخصوص استوار هستند. آموزش پابه پای تحولات علمی واجتماعی وحتی مقدم برآنها پیش می تازد. یکی از صفاتی را که به عصر حاضر اطلاق نموده اند«عصر آموزش» است. دنیای کنونی چنان دستخوش تغییر وتحولات تکنولوژی فزاینده ای است که آموزش با تمامی ابعادش به شکل های گوناگون در همه فضای زندگی انسان متجلی می شود. از مختصات زمان ما یکی این است که هیچ کس از فراگرفتن بی نیاز نیست. هر فرد در دوران زندگی خود به نحوی با یادگیری سروکار دارد و برای دمسازی با محیطی که پیوسته روبه رشد وتغییر است، باید آموزش ببیند. جنبه های مختلف آموزش به لحاظ ایجاد قدرت فراگیری، تجربه وتحلیل، ادامه دانش وکسب مهارت ها با هدف مرتبط ساختن فرد با جامعه وتامین احتیاجات شغلی اوحائز اهمیت است. تغییرات که بعد از هر دوره آموزشی از نظر ایجاد توانایی های ذهنی ومهارتی در فرد حاصل می شود، نقطه عطف آموزش می باشد (علوی، مکارم، نمازی، ۱۳۹۲، ص ۴۹-۴۸).

از جمله عوامل پیشرفت کشورهای صنعتی انعطاف پذیری آموزش با توجه به تغییرات تکنولوژی بوده است. گستردگی علوم وفنون از طریق اشاعه تکنولوژی، در برنامه های آموزشی وارد می گردد تا کلیه تغییرات از طریق نفوذ تکنولوژی بر آموزش انجام شود. عواملی که به نوعی از طریق تکنولوژی بر نیروی کار اثر می گذارند عبارتند از :

الف – بهره وری فنی وقابلیت اتکا وکارایی

ب – انعطاف پذیری

ج- وجود عوامل زیربنایی(پشتیبانی وخدمات)

متاسفانه امروز در بهترین دستگاه صنعتی کشور از نظر فعالیت های آموزشی، کمتر از پنج درصد هزینه ها صرف آموزش می شود، در حالی که این رقم در کشور اروپایی در مجموع حدود بیست درصد است(متانی، حسن زاده، ۱۳۹۰، ص ۱۶۱).

آموزش در صورتی که دارای هدف مشخص بوده و با برنامه ریزی دقیق دنبال شود می تواند نقش خود را در جامعه به خوبی ایفا نموده ساختار اجتماعی، سیاسی واقتصادی، را در روند تکامل وتعالی قرار دهد. توفیق در آموزش منوط به داشتن برنامه هدف دار است که در این حالت آموزش نقش خود را برآورد نیازها بخوبی ایفا می کند. به تخمین سازمان ملل «درکشورهای درحال توسعه به علت عدم برنامه ریزی صحیح و انطباق آن با نیازها، تنها ۱۰% از نیروی انسانی بالقوه در جایگاه خود مورد استفاده قرار می گیرد و از طریق ضایعات انسانی هر دم افزایش می یابد». نقش آموزش، یک نقش ایجادگری است و می تواند در کلیه شئونات اجتماعی یک نقش سازنده داشته باشد. از این جهت سرمایه گذاری نیروی انسانی که برای آینده هر مملکت در نظر گرفته می شود با نقش آموزش ارتباط کامل دارد. چرا که اگر روند توسعه با آموزش بنا شود، این بنیان می تواند جامعه را از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تکامل بخشد. توسعه اقتصادی، آموزش نیروی انسانی را در دو طبقه اساسی قرار می دهد :

۱- دستیابی به حداکثر راندمان تولید

۲- رضایت ناشی از توسعه مهارتها در خلق  یک تولید ارزشمند ومفید (کاظم پور، غفاری، ۱۳۹۳، ص ۱۶۸).

آموزش مانند سایر سرمایه گذاری ها می تواند به توسعه اقتصاد کمک کند و همانند سرمایه گذاری در امور مادی وفیزیکی، این روند نیز روی انسان انجام می پذیرد. در کتاب آموزش برای توسعه آمده است :

آموزش نه تنها یکی از حقوق اولیه واصلی انسان است، بلکه جزء اصلی توسعه اقتصادی واجتماعی نیز هست و در صورتی که برنامه ریزی آن به شایستگی انجام پذیرد، می تواند بازده اقتصادی زیادی به ویژه درکشورهای فقیر داشته باشد. ویل اسپیچ عقیده دارد که آموزش چیزی نیست به جز یک روش منظم که به وسیله آن افراد یک اجتماع مهارت وکاردانی را فقط به دلیل مخصوصی می آموزند. همچنین آموزش عبارت است از بهبود سیستماتیک ومستمر مستخدمین از نظر دانش ها و مهارت ها و رفتارها که به رفاه آنها و سازمان محل خدمتشان کمک می کند. اینطور استنباط می شود که هدف از آموزش عبارت است از ایجاد توانایی بیشتر تولید و افزایش کارایی در شغل فعلی وکسب شرایط بهتر برای احراز مقامات بالاتر(علوی، مکارم، نمازی، ۱۳۹۲، ص ۴۹).

آموزش نه تنها تاثیر مستقیم بر رشد اقتصادی دارد، بلکه در تحلیلی که ماریس(۱۹۸۲) از بررسی اطلاعات در ۶ کشور در حال توسعه ارائه می دهد، به این نتیجه می رسد که سرمایه گذاری های عمومی وقتی همراه با سرمایه گذاری های آموزش نباشد تاثیر کمتری بررشد اقتصادی خواهند داشت. با توجه به تعاریف فوق وتجزیه وتحلیل آنها به این نتیجه می رسیم که تعریف آموزش همان است که در سال ۴۶۰ قبل از میلاد توسط یکی از سوفیست های یونانی به نانم پروتاگوراس تشریح شد. وی معتقد بود که با استفاده از عقل سلیم وتربیت صحیح می توان زندگی افراد را تحت کنترل در آورد وحداکثر استفاده را از خدمات با آنان به نفع جامعه نمود (همان منبع).

برای دانلود متن کامل اینجا کلیک کنید

دانلود پایان نامه های رشته مدیریت...
ما را در سایت دانلود پایان نامه های رشته مدیریت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت thesis-management بازدید : 213 تاريخ : شنبه 16 مرداد 1395 ساعت: 15:16