پايان نامه مطالعه­ ي کيفي ابعاد سيطره ­ي جنسيت بر زندگي تبديل­ خواهان جنسي

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دانشگاه الزهرا (س)

دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد 

پایان‌نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد

رشته مطالعات زنان (گرایش زن و خانواده)

عنوان

مطالعه­ ی کیفی ابعاد سیطره ­ی جنسیت بر زندگی تبدیل­ خواهان جنسی

استاد راهنما

دکتر افسانه توسلی

استاد مشاور

دکتر شیرین احمدنیا

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده:

این پایان­نامه به « بررسی ابعاد سیطره­ی جنسیت بر زندگی تبدیل­خواهان جنسی» می­پردازد. برای این منظور، دوازده نفر از تبدیل­خواهان‌(شش نفر FtM و شش نفرMtF) مورد مصاحبه­ی عمیق ساختاریافته قرار گرفتند. نتایج  با روش زمینه­ای و از طریق جداول کدگذاری داده­ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته­های این تحقیق شامل شانزده تم اصلی و 196 تم فرعی می­باشد. عبارت­های معناییِ تم­های اصلی به­دست­آمده بر اساس 16 جدول کدگذاری اولیه شامل موضوعات زیر بوده است: دوران کودکی، تجاوز، تجربه­ی عاشقی، واکنش خانواده، شغل، دوران تحصیل، تجربه­ی رابطه­ی جنسی، هزینه­ی عمل، خودکشی، انگ، واکنش اجتماعی، رابطه با ترنس گروه مقابل، نیروی انتظامی، نحوه­ی آشنایی با پدیده­ی ترنسکشوال، هویت دوگانه و ازدواج. سپس به مقایسه­ی نتایج دو گروه از تبدیل­خواهان مبتنی بر سیطره­ی جنسیت پرداخته است. یافته­های تحقیق بر اساس نظریه­ی داغ ننگ گافمن، ساخت اجتماعی واقعیت برگر و لاکمن، جنسیت و قدرت فوکو، و میدان بوردیو  مورد تحلیل قرار گرفته و نهایتا شش مرحله در ساختار زندگی روزمره تبدیل خواهان صورتبندی گردید. تولد تا دوران پیش از مدرسه، دوران مدرسه تا پیش از بلوغ، بلوغ تا مواجهه با پدیده­ی ترنس­بودگیِ خود، پس از مواجهه تا عمل تغییر جنسیت، فرآیند تغییر جنسیت و دوره­ی آخر بازه­ی زمانی پس از تطبیق جنسیت است. همچنین نتایج تحقیق، وجود «رجحان مردانگی» در تجربه­ی تبدیل­خواهان را نشان می­دهد.

 

واژگان کلیدی: تبدیل­خواهی جنسی، تغییر جنسیت، روش زمینه­ای، سیطره­ی جنسیت

 فصل اول:کلیات تحقیق

1-1مقدمه……………………………………………………………………2

1-2بیان مساله………………………………………………………………………………………..7

1- 3 ضرورت و اهمیت موضوع تحقیق………………………………………..9

1- 4سوالات تحقیق……………………………………………………………………………….10

1-5 مروری بر تاریخچه­ی تغییر جنسیت……………………………………..11

فصل دوم:مبانی نظری و تجربی پژوهش

2-1 مقدمه………………………………………………………15

2-2تعریف واژگان و مفاهیم کلیدی………………………………………………………..17

2-2-1 جنس و جنسیت……………………………………………………17

2-2-2 هویت جنسی…………………………………………………………..18

2-2-3 هویت جنسیتی……………………………………..……………19

2-2-5 تغییر جنسیت……………………………………………………………..20

2-2-6 تبدیل­خواهان جنسی FtM…………………………………………….21

2-2-8 مبدل­پوشی…………………………………………………………………………..21

2-2-9 مرد زن­نما……………………………………………………………….22

2-2-10 زن مردنما………………………………………………………22

2-2-11 ویریلیسم…………………………………………………………….22

2-3 مروری بر پیشینه­ی پژوهش­ها……………………………………………………..23

2-3-1 پژوهش­های پیشین داخلی……………………………………….23

2-3-2 پژوهشهای پیشین خارجی………………………………41

2-4 رهیافت­های نظری………………………………………………………….…………….52

2-4-2 جامعه­شناسی بدن………………………………………………….54

2-4-3 داغ ننگ: اروینگ گافمن……………………………………………….59

2-4-3-1: چیستی استیگما………………………………………………………………..59

2-4-3-2 کنش متقابل در مواجهه با استیگما …………………………………61

2-4-3-3 استیگما و ومساله­ی وضعیت دوگانه­ی هویت……………………..62

2-4-4 نظریه­ی میدان: پیر بوردیو………………………………………………63

2-4-5 میشل فوکو و جنسیت………………………………………75

2-4-5-1 میشل فوکو: تکنولوژی­های انضباطی و مداخلات پزشکی…………………………………….79

2-5 چارچوب مفهومی……………………………………………………………………85

فصل سوم:روش تحقیق پژوهش

3-1 مقدمه……………………………………………………………….93

3-2  روش انجام پژوهش……………………………………………………………….94

3-2-1  پژوهش کیفی………………………………………………………………………94

3-2-2  تحقیق توصیفی………………………..……………………….95

3-4 شیوه گردآوری اطلاعات (داده­یابی)……………………………….95

3-4-1 تعریف داده در پژوهش کیفی…………………………………….95

3-4-2: شیوه گردآوری داده­ها……………………………………….95

3-5 روش انتخاب مشارکت­کنندگان…………………………………………………….97

3-5-1 نمونه­گیری غیراحتمالی…………………………………….97

3-5-2 نمونه­گیری گلوله برفی…………………………………….97

3-5-3 نمونه­گیری هدفمند………………………………………………………….98

3-5-4 اندازه­ی نمونه………………………………………………….98

3-6  نظریه­ی زمینه­ای…………………………………………………………………101

3-7 واحد تحلیل…………………………………………………………………..103

3-8  تحلیل داده­ها در روش گرندد تئوری……………………………………………103

3-9 گام­های عملی تحلیل در این پژوهش………………………………….105

 

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل

4-1 مقدمه : نحوه­ی کدگذاری جدول داده­ها……………108

4-2 تحلیل تم اصلی نخست: برساخت دوگانگی جنس و جنسیت تجربه شده در دوران کودکی فرد تبدیل­خواه…..109

4-3 تم اصلی دوم: تجربه­ی آزار جنسی و تجاوز………………….122

4-4 تم اصلی سوم: برساخت عواطف تبدیل­خواهان مبتنی بر تجربیات عاشقانه­ی هم­پیوند با وضعیت تبدیل­خواهی………………131

4-5 تم اصلی چهارم: واکنش خانواده در برابر تبدیل­خواهی جنسی………………143

4-6 تم اصلی پنجم: اشتغال به مثابه­ی چالشی فراروی تبدیل­خواهان:‌ جنسیت تجربه شده در تجربه­ی اشتغال تبدیل­خواهان جنسی…………..165

4-7 تم اصلی ششم: روند زندگینامه­ای دوران تحصیل تبدیل­خواهان: تمایز به مثابه­ی تجربه­ی زیسته………………….177

4-7 تم اصلی هفتم: تجربه­ی روابط جنسی تبدیل­خواهان: برساخت عادات و رفتارهای جنسی در «جریان کنش متقابل»………………….193

4-9 تم اصلی هشتم: راه­های پیشِ­روی تبدیل­خواه جنسی برای تامین هزینه­های عمل تغییر جنسیت………………….206

4-10 تم اصلی نهم: «خودکشی» به مثابه­ی راه حلی برای تغییر وضعیت کنونی…………………………………………………….216

4-11 تم اصلی دهم: تجربه­ی «داغ ننگ» به دلیل تبدیل­خواهی جنسی:‌ قرارگیری در وضعیت انگ و «هویت ضایع­شده»………………………………..223

4-12تم اصلی یازدهم: نمود بیرونی تبدیل­خواهی در آینه­ی کنش متقابل اجتماعی……………………………………………….237

4-13 تم اصلی دوازدهم: عدم تمایل به رابطه با ترنسکشوال جنس مقابل برای روابط عاطفی به دلیل ناهمخوانی عادت­واره­ها و بدن مورد انتظار………………………………………………. ………………………………………………. …………………………………247

4-14 تم اصلی سیزدهم: قرارگیری در چاچوب «نظم»:‌ مواجه­ی توجیه­شده­ی پلیس با تبدیل­خواهان جنسی………253

4-15 تم اصلی چهاردهم: نحوه­ی مواجه­ی تبدیل­خواه با ترنس­بودگیِ خود……………………………………………………………..258

4- 16 تم اصلی شانزدهم: برساخت هویت دوگانه مبتنی بر تعارض بدن با ذهن(روح) …………………………………………..268

4-17 تم اصلی هفدهم: «ازدواج» به مثابه­ی چالش فرارروی تبدیل­خواهان جنسی ……………………………………………….286

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1 مقدمه………………………………………………. ………………… …………… 295

5-2 جداول خلاصه یافته­های تحقیق: تم­های اصلی و فرعی………………………………………296

5-3 گامی به سوی یک نظریه­ی عام در خصوص تبدیل­خواهی جنسی…………………………………………312

5-4 نتیجه­گیری پژوهش…………………………………………………………………………..321

5-4-1 پاسخ به پرسش‌های پژوهش……………………………………………………………….321

5-4-2 تجزیه و تحلیل و نتیجه‌گیری……………………………………………………………325

5-5 محدودیت‌های پژوهش…………………………………………………………………………………….328

5-6 پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………..331

فهرست منابع فارسی……………………………………………………………………………….332

فهرست منابع انگلیسی…………………………………………………………………………….337

  • مقدمه

«جامعه­شناسان از اصطلاح جنس[1] برای اشاره به آن دسته از تفاوت­های کالبدی و فیزیولوژیک استفاده می­کنند که بدن زن و مرد را تعریف و مشخص می­کنند. در مقابل، جنسیت[2] به تفاوت­های روانشناختی، اجتماعی و فرهنگیِ مذکرها و مونث­ها مربوط می­شود. جنسیت به افکار و مفاهیمی درباره­ی مردانگی و زنانگی مربوط می­شود که به صورت اجتماعی برساخته می­شوند؛ و ضرورتا محصول مستقیم جنس زیست­شناختی فرد نیست»(گیدنز، 1389: 156). به­طور معمول مختصات جنسی و جنسیتی افراد با یکدیگر هماهنگ است اما گاهی مختصات جنسی و جنسیتی افراد با یکدیگر ناسازگار است. در ادبیات علمی برای این شرایط از اصطلاح ترنسکشوالیتی[3] استفاده می­شود که ما در این نوشتار آن را تبدیل­خواهی جنسی ترجمه خواهیم کرد.

هویت جنسی برای بیان احساس مردانگی و زنانگی فرد به کار می­رود. مفهوم هویت جنسی بیان کننده­ی آن است که فرد به طور معین خود را مرد یا زن بداند. در واقع، هویت جنسی بخش قابل ملاحظه­ای از هویت هر انسان را تشکیل می­دهد دربردارنده­ی تصویری است که هر فرد به عنوان یک مرد یا زن از خود دارد. فرد می­آموزد از آن حیث که مرد یا زن آفریده شده باید به شیوه­ای خاص بیندیشد، رفتار کند و احساس نماید (یوربرگ[4]:1974– اوحدی: 1384). «اختلال هویت جنسیتی[5] یکی از گروه­های اصلی اختلالات جنسی محسوب می­شود که مشخصه اصلی آن همانندسازی قوی و مستمر با جنس مخالف و ناراحت بودن از جنس خود یا احساس عدم تناسب با نقش جنسیتی خود است»(کاپلان[6] و سادوک[7]، 1392: 322).

«اختلال هویت جنستی دو مولفه دارد، ملاک الف: باید شواهدی مبتنی بر اتخاذ پایدار و مستمر هویت جنس مخالف که مایل به داشتن آن است یا اصرار به این که از جنس مخالف است وجود داشته باشد. ملاک ب: اتخاذ هویت جنس مخالف نباید فقط به دلیل تمایل به برخورداری از امتیازهای فرهنگی متعلق به جنس دیگر باشد. به­علاوه باید شواهدی درباره نارضایتی مستمر از جنسیت تعیین شده­ی خود یا احساس عدم تناسب با نقش جنسی تعیین شده وجود داشته باشد»(شعاع­کاظمی، 1392). در واقع هویت انسان تحت تاثیر دو مولفه اکتسابی و غیراکتسابی تدوین می­یابد.

«این اختلال موجب به­وجود آمدن نارضایتی جنسی در افراد می­گردد. در واقع نارضایتی جنسی شرایطی است که در آن فرد از نظر جنسی و جنسیتی با ابهام خاصی مواجه نیست اما جنس او با جنسیتش ناهمخوان است»(رولند[8] و اینکروسی[9]، 2008). «این اختلال موجب پریشانی یا اختلال اساسی در کارکرد اجتماعی، شغلی و یا سایر زمینه­های مهم می­شود و می­تواند زمینه­ساز رفتارهای پرخطر جنسی باشند»(گرین[10]، 2009). «به خاطر شکل ظاهر و رفتارهای تا حدی نامتعارف که افراد تغییرجنس­خواه دارند و به دلیل فقدان آگاهی­های عمومی، بسیاری از مردم، تغییرجنس­خواهی را نوعی انحراف جنسی می­دانند و به این دلیل تغییرجنس­خواهان را در شبکه روابط اجتماعی نمی­پذیرند»(جواهری، 1390). برخوردهایی مانند مجرم دانستن، گناهکار دانستن، ابراز تنفر، اغلب از این دلیل سرچشمه می­گیرد که اکثر مردم نمی­توانند بین تغییرجنس­خواهی، همجنس­گرایی یا دوجنس­گرایی تفاوت قایل شوند. بنابراین منفی بودن قضاوت مردم و ارزیابی آنان می­تواند بر خودپنداره، حرمت نفس و هویت مبتلایان به نارضایتی جنسی تاثیر بگذارد و آنها را به سوی انحراف سوق دهد. بنابراین می­توان گفت ناراضیان جنسی قربانیان شرایطی هستند که ناخواسته در آن قرار گرفته­اند، قربانی فردی است که از شرایط آسیب خاصی می­بیند در حالی که مسئول به­وجود آمدن آن شرایط نبوده بلکه مستحق همدردی است (لوزیک[11]، 1388 :121-120).

تبدیل­خواهی­جنسی یک اختلال در هویتِ جنسی است. افراد مبتلا به این اختلال خود را متعلق به گروه جنس مخالف می­دانند، از وضعیت جنسی- بدنی خود ناراحت هستند و می­کوشند با استفاده از هورمون­ها و اعمال جراحی وضعیت خود را به وضعیت دلخواه نزدیک کنند (سازمان بهداشت جهانی[12]، 1992). تبدیل­خواهی­جنسی با نارضایتی جنسی همراه است. نارضایتی جنسی به عنوان یک گرایش جنسی محسوب می­شود. گرایش جنسی شیوه­ای است که براساس آن افراد، امیال جنسی و نقش­های اجتماعی مربوط به جنس خود را تجربه می­کنند. این تجربه برای برخی از افرد به شیوه­ای خوشایند و برای برخی دیگر به صورت یک تضاد پایدار تجربه می­شود (برگاتا[13] و مونتگمری[14]:2000  به نقل از جواهری).

نارضایتی جنسی تا چندی پیش یک بیماری روانی محسوب می­شد اما امروزه این پدیده از فهرست بیماری­های روانی انجمن پزشکی آمریکا[15]کنار گذاشته شده است و در عوض در شمار یکی از انواع اختلالات هویت جنسیتی قلمداد می­شود.

سبب­شناسی این اختلال به­طور کامل شناخته نشده است و عوامل مختلفی از جمله عوامل ارثی، اثرات هورمونی و درگیری مغز به عنوان عوامل دخیل بررسی شده­اند. یافته­های اخیر تفاوت­هایی را در مغز افراد دچار اختلال هویت جنسی نشان داده است و مناطقی از مغز که مسئول تفاوت­های جنسیتی هستند در این افراد با افراد طبیعی تفاوت دارد (گرین: 2005).

در این مورد به نقش عوامل زیستی و روانی مانند توارث، استرس بیش از تولد، روابط جنسی والدین، اختلالات ژنتیکی، ساختار هورمونی، مشکلات عصبی و سیستم عصبی مرکزی اشاره شده است (کاهانی، 1381: 40).

به­طور کلی گروهی، علل زیست­شناختی عضوی و گروه دیگر عوامل روان­شناختی اجتماعی را در بروز این اختلال موثر می­دانند. گروه اول بیشتر اشکال در آندروژن­های جنینی را مطرح می­کنند (نلسون،161:1391). بررسی­های جنین­شناسی نشان می­دهند که کلیه پستانداران چه مرد و چه زن در نخستین مرحله رشد جنینی ساختمان تشریحی زنانه دارند و در صورت ترشح آندروژن در جنین در فاصله هفته ششم تا پایان ماه سوم، تغییرات منجر به مرد شدن کامل می­شود و در غیر این­صورت هم­چنان زن باقی می­ماند. مطابق این نظریه اِشکال در ترشح آندروژن در فاصله زمانی یاد شده موجب بوجود آمدن تبدل­خواهی جنسی است.  اما برخی زمینه­های اجتماعی نیز وجود دارد که احتمال نارضایتی جنسی را افزایش می­دهد. از نظر فروید این قبیل اختلال­ها از تعارض­هایی که کودک در مثلث ادیپال تجربه می­کند، سرچشمه می­گیرد. این تعارض را رخدادهای طبیعی خانواده و تخیلات کوک تقویت می­کند، هر چیز که در محبت طفل نسبت به والد جنس مخالف و همانندسازی با والد همجنس تداخل نماید با رشد طبیعی هویت جنسی تداخل خواهد کرد. در خلال سال­های اول زندگی، مادر احساس غرور کودک را به جنسیت خود بیدار می­کند. به همان نسبت مادر خشن نیز می­تواند در رشد هویت جنسی کودک اختلال ایجاد کند. زمانی که این مسایل با مشکل جدایی تفرد همراه گردد، ممکن است نتیجه این باشد که از تمایلات جنسی برای حفظ و بقای رابطه استفاده شود. برخی از کودکان با این پیام مواجه می­گردند که اگر هویت جنس مقابل را بپذیرند، مطلوب­تر خواهند بود. کودکان آزاردیده و مطرود ممکن است طبق این باور رفتار کنند که اگر متعلق به جنس مخالف باشند بیشتر با آنان مدارا خواهد شد.

«اختلال هویت جنسی می­تواند در نتیجه مرگ، غیبت طولانی یا افسردگی مادر، که پسربچه­ ممکن است با همانندسازی کامل به او واکنش نشان دهد، پدید آید. وجود پدر نیز به فرآیند جدایی تفرد کمک می کند. فقدان پدر، سبب ایجاد مخاطره در روابط مادر و کودک می­شود. برای پسر، پدر الگویی برای همانندسازی مردانه است. علاوه بر این در شرایطی که مادر در اثر بیماری، مرگ یا طلاق در خانواده حضور ندارد یا قادر به ایفای نقش مادری خود نیست در این صورت دختربچه برای پر کردن خلا حاصل از وجود مادر، پدر را جایگزین آن می­سازد. در این شرایط او زمان زیادی را با پدرش صرف می­کند، پدر او را تشویق می­کند رفتاری مردانه داشته باشد، او نیز مانند یک پسر به­تدریج می­آموزد که فعالیت­های ورزشی، شکار، ماهیگیری و مکانیکی را با موفقیت انجام دهد (کاپلان، سادوک و فردمن : به نقل از جواهری). همچنین، نزدیکی بیش از حد والد جنس مخالف با فرزند در حد تماس بسیار نزدیک پوستی، که سبب روابط عاطفی زیاد و و همانندسازی شدید با جنس مخالف گردد، حتی تجربه­ی مشاهده­ی صحنه­های آمیزشی می­تواند عامل تعارضات روانی در همانندسازی کودک با مادر گردد»(کاهانی، 41:1381).

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

دانلود پایان نامه های رشته مدیریت...
ما را در سایت دانلود پایان نامه های رشته مدیریت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت thesis-management بازدید : 356 تاريخ : دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت: 18:14