پایان نامه تعیین عملکرد سیستم خبرۀ پیشنهادی میان مدت

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

  بخش سوم: تحلیل­های بازار سهام

۲-۳-۱ تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی روش پژوهشی است که اطلاعات مالی پایه­ای را برای پیش­بینی سود، عرضه و تقاضا، قدرت صنعت، توانایی مدیریت و مسائل ذاتی دیگر که بر ارزش بازار سهام و پتانسیل رشد آن تأثیر گذارند مورد مطالعه قرار می­دهد. اطلاعات منتج می­تواند به شما برای حفظ چشم­انداز به شما کمک کند. به طور قطع برخی جنبه­های حرکت قیمت در بازار سهام ورای منطق است و گمراه کننده برای هر شخص با ذهنی منطقی. بنیاد ها – آن وقایع ذاتی در مورد شرکت – می­توانند برای پیش بینی عملکرد مالی و تا اندازه­ای حرکات قیمت سهام مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از سرمایه­گذاران از روش­های بنیادی استفاده می­کنند. روش­های غیر بنیادی در مجموع به نام تحلیل تکنیکال شناخته می­شوند. هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال از روندها استفاده می­کنند اما به طرق مختلف. رویکرد بنیادی از اطلاعات تاریخی ( نرخ سود سهام، سود، یا فروش برای مثال) برای پیش­بینی نتایج سرمایه­گذاری استفاده می­کند. تحلیل­گران تکنیکال از روندها استفاده می­کنند. تجزیه و تحلیل تکنیکال بسیار بصری است و تا حد زیادی فرضیۀ مقدم عرضه و تقاضا را نادیده می­گیرد به جای آن اعتقاد دارد که روندهای قیمت­ها اخیر ( نمایش داده شده به صورت نمودار) حرکت آیندۀ قیمت را دیکته می­کنند. ایدۀ سطح حمایت و سطح مقاومت برای تئوری چارتینگ ضروری است. این سطوح از مطالعۀ تغییرات اخیر قیمت سهام مشتق شده اند. زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت (پایین­ترین قیمت مورد انتظار) یا بالای سطح مقاومت (بالاترین قیمت مورد انتظار) حرکت می­کند، حرکت قیمتی­ای خارج از حیطۀ محرز است. حتی کسانی که بر تحلیل بنیادی قسم می­خورند باید بدانند که تحلیل تکنیکال مفید است. هرچند تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها ذاتاً کوتاه مدت­اند. تحلیل بنیادی اگر به عنوان پژوهش برای چشم اندازهای بلند مدت مورد استفاده قرار گیرد می­تواند ابزار ارزشمندی باشد، اما نه برای دنبال کردن حرکت روزانۀ قیمت سهام، عکس العمل بازار به اخبار یا شایعات و محبوبیت موقت یکی از گروه های صنعتی نسبت به دیگری. سرمایه گذاران موفق باید بلند مدت را در نظر بگیرند و اینجاست که تحلیل بنیادی ارزشمند است. به عنوان یک معتقد به تحلیل بنیادی و ارزش آن باید اعتقاد داشت که می­توان تصمیمات عقلانی و منطقی گرفت (Thomsett, 1998, 2-3).

روش بنیادی شامل سه مرحله است: بررسی اقتصاد کلان و عوامل سیاسی اجتماعی، بررسی صنعت و در نهایت بررسی شرکت است. انتخاب سهام از کلیه ابعاد مورد ارزیابی دقیق و همه جانبه قرار می­گیرد. که در نهایت پس از انتخاب شرکت قیمت ذاتی شرکت نیز محاسبه می شود. در بررسی اقتصادی و عوامل سیاسی اجتماعی، کلیۀ زمینه­های اقتصادی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر عملکرد صنایع و شرکت ها تأثیر گذار هستند مورد بررسی قرار می­گیرند. رویدادهای اجتماعی و سیاسی و پیش بینی تأثیر احتمال هریک از آن ها بر اقتصاد کشور و همچنین عوامل اقتصاد کلان (یا کل سیستم اقتصادی کشور) می­تواند در تصمیم­گیری سهامدار در خرید و فروش سهام شرکت­ها نقش عمده­ای داشته باشد. دامنۀ این عوامل بسیار متنوع است و طیف گسترده­ای را دربر می­گیرد. این موارد به طور عمده شامل بررسی­های زیر می شود: نرخ رشد اقتصادی، نرخ رشد اشتغال، نوسانات نرخ بهره، رشد سرمایه­گذاری، نوسانات نرخ ارز، کسری بودجه، برنامه­های عمرانی و اقتصادی دولت، چشم­انداز برنامه­های پنج ساله، تغییر تراز پرداخت ها، حساب­های ارزی دولت، تغییر مقررات و قوانین، میزان رشد بخش­های مختلف اقتصادی شامل صنعت کشاورزی و خدمات، رشد و میزان صادرات و غیره. همچنین عوامل سیاسی اجتماعی مانند بروز تنش­ها، رخدادهای مهم سیاسی و… نیز به نوبه خود بر اوضاع عمومی بازار سهام می­تواند حائز اثرات مثبت یا منفی باشد. مشاهدۀ شرایط مثبت و امیدوار کننده در واقع بیان کنندۀ شرایط لازم برای سرمایه گذاری می­باشد، که بررسی اقتصاد تکمیل شده و مرحلۀ بعدی مطالعه بر روی صنایع می­باشد.

در بررسی صنعت در هر برهه از زمان، با توجه به شرایط اقتصادی کشور و خط مشی اعمال شده توسط دست اندر کاران اقتصادی می­توان شاهد تأثیر­گذاری بر روی صنایع مختلف باشیم. به عنوان مثال، دولت می­تواند به منظور حمایت از صنایع داخلی بر روی کالاهای مشابه خارجی تعرفه و حقوق گمرکی نسبتاً زیادی وضع کند و یا در مواردی ممنوعیت ورود اعلام نماید. در بررسی صنعت عواملی مانند جایگاه صنعت در اقتصاد کشور، عمر و سنوات فعالیت صنعت، میزان صادرات هر صنعت، ارز آوری و ارز بری هر صنعت، مزیت اقتصادی صنایع مختلف، بازار هدف محصولات صنعت، ارتباط صنعت با صنایع دیگر و … ارزیابی می­شود. لازم به ذکر است که دو عامل نوع صنعت و اقتصاد کلان جزو عوامل بیرونی هستند که غالباً شرکت­ها و خود بورس بر آن­ها کنترلی ندارند. مرحلۀ بعدی در بررسی بنیادی، انتخاب شرکت از میان صنایع پیشرو و موفق است. فعالیت اقتصادی شرکت های تولیدی و صنعتی با توجه به تقاضای بازار برای کالای تولید شده می­تواند در سودآوری آن نقش به سزایی داشته باشد. به عنوان مثال شرکتی که عرضه کنندۀ انحصاری کالای خاصی به یک بازار باشد می­تواند بر قیمت آن اعمال قدرت بیش­تری نماید و در نتیجه سود بالای شرکت مزبور تضمین شده است. در این مرحله بررسی شرکت از طریق چهار گروه: نسبت­های نقدینگی، فعالیت، سوددهی، بدهی صورت می­گیرد. که در نهایت پس از انتخاب شرکت می توان ارزش ذاتی و قیمت واقعی سهام را نیز محاسبه و برآورد کرد (رفیعی امام، ۱۳۸۷، ۱۵).

در استفاده از شاخص­های مادی، تحلیل­ها معمولاً از طریق بررسی صورت­های مالی شرکت انجام می شوند. با این صورت­ها می­توان نسبت­های مالی سودمندی را برای تحلیل شرکت استخراج کرد. تحلیل گران برای شناخت نقاط قوت و ضعف یک شرکت از نسبت­های مالی به عنوان یک ابزار متداول در تجزیه و تحلیل استفاده می­کنند. چهار نسبت مالی اصلی در تحلیل عبارتند از: نسبت نقدینگی، نسبت فعالیت، نسبت بدهی و نسبت سودآوری. برخی از شاخص­های مهم و کاربردی در تحلیل شرکت به شرح زیر است:

  1. نسبت بدهی شرکت (Q)
  2. بازده کل شرکت (ROI)
  3. بازده سهامداران شرکت (ROE)

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 پایان نامه

متن کامل

دانلود پایان نامه های رشته مدیریت...
ما را در سایت دانلود پایان نامه های رشته مدیریت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت thesis-management بازدید : 212 تاريخ : چهارشنبه 13 مرداد 1395 ساعت: 14:25