پایان نامه تعیین رابطه نوع شخصیت ، هوش هیجانی و انطباق پذیری با عملکرد کارکنان در فرمانداری های

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

. عوامل موثر بر شخصیت

بر اساس مطالعات گنجی (۱۳۹۰) در تکوین شخصیت دو عامل کلی زیستی و اجتماعی نقش دارند. عوامل زیستی معمولا به ارث می رسد و از همان ابتدا در فرد وجود دارد. عوامل اجتماعی محصول محیط اجتماعی است ، محیطی که فرد اولین سالهای زندگی خودرا در آن گذرانده است ، یعنی خانواده ، مدرسه ، اشخاصی که با او ارتباط داشته اند ، موفقیتها و شکستهای اولین دوران کودکی.

عوامل زیستی شخصیت :

همان طور که اشاره کردیم ، عوامل زیستی شخصیت ، که معمولا تحت عنوان مزاج به کار می رود ، آنهایی است که به ارث می رسد . مهمترین این عوامل عبارتند از (گنجی ، ۱۳۹۰):

الف : جنس

یکی از عناصر زیستی ، که آشکارا در تعیین شخصیت نقش دارد، جنس است . تفاوتهای زیستی زن و مرد بسیار متعدد و متفاوت است . این تفاوتها در شکل ظاهری بدن ، فیزیولوژی و مخصوصا غدد درون ریز آشکارا به چشم می خورد . وجود تفاوتهای روانی بین زن و مرد نیز از قدیم مورد تایید بوده است و مطالعه این تفاوتها در حال حاضر یکی از فصول مهم « روان شناسی تفاوتهای فردی » را تشکیل می دهد . تفاوتهای مربوط به جنس را می توان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داد . در زیر به برخی از آنها اشاره می شود.

۱- اعمال حسی – حرکتی :

می توان گفت که زنها ، نسبت به مردها ، در تشخیص رنگها و ادراک سریع اندازه ها برتری قابل ملاحظه ای دارند. حتی اگر افراد کور رنگ را کنار بگذاریم ، باز هم برتری زنها بر مردها ، از نظر ادراک  رنگ ، به راحتی تایید می شود. از نظر اعمال حرکتی ، نیروی ماهیچه ای ، سرعت ودقت در اعمالی که گستردگی بیشتر دارند ، تفاوتها به نفع مردهاست ، اما از نظر قابلیت و مهارت انگشتان باز هم برد با زنهاست . شنوایی زنها قویتر از شنوایی مردهاست و در عوض ، بینایی مردها قویتر از بینایی زنهاست.

۲-اعمال ذهنی :

در زمینه توانایی های ذهنی ، که با آزمون ها اندازه گیری می شود ، باز هم تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد . به نظر می رسد که زنها ، نسبت به مردها ، در آزمونهای کلامی و حافظه بصری امتیازهای بیشتری کسب می کنند ، حال آنکه مردها در آزمونهای غیر کلامی ، مخصوصا در آزمونهایی که استعدادهای تجسم فضایی را می سنجند ، برتری نشان می دهند.

۳- عواطف ، نگرشها و رغبتها :

در این زمینه ها نیز تفاوتهای زن و مرد کاملا آشکار است اما تفسیر آنها کار آسانی نیست . مردها بیشتر از زنها رفتار سلطه جویانه و پرخاشگرانه نشان میدهند . مردها بیشتر پرخاشگری فیزیکی نشان می دهند اما زنها بیشتر پرخاشگری کلامی دارند . این تفاوت حتی در دوران خردسالی مشاهده می شود. پسر بچه ها بیشتر به اشیا و دختر بچه ها بیشتر به روابط اجتماعی علاقه نشان می دهند.

زمینه دیگری که در آن بین زن و مرد ، تفاوتهای مهمی می بینیم عبارت است از تمایل به نوروتیک بودن ، هیجانی بودن یا بی ثباتی هیجانی . تعداد رفتارهای نوروتیک ، مثلا ، جویدن ناخن و مکیدن انگشت ، در بین دختر بچه ها بیشتر از پسر بچه هاست . جلوه های غیر ارادی هیجان نیز در زنان چشمگیر تر از مردان است مثلا ، آستانه درد زنان پایینتر از آستانه درد مردان است و به همین دلیل در مقابل کوچکترین آسیب احساس  درد می کنند . اجرای پرسشنامه های خودشناسی ، پرسشنامه هایی که سوالات آنها به نشانه های نوروتیک بودن مربوط می شود ، نتایج زنها را بیشتر از مردها نشان می دهد. در مقابل می توان اختلالهای رفتاری دیگری نام برد که در اکثر فرهنگها ، بیشتر از جانب مردها سر می زند ، مثلا بزهکاری ( دزدی ، چاقوکشی ، اعتیاد ، آدم کشی و … )

اگر همه تفاوتها مشاهده شده بین زن و مرد راجمع آوری کنند، تهیه آزمونهایی که بتوانند تفاوتهای روانی آنها را آشکار سازند امکان پذیر خواهد بود. این آزمونها نشان خواهد داد که یک مرد چقدر از صفات مردانه و یک زن چقدر از صفات زنانه را داراست . اعتقاد بر این است که اگر در این آزمونها ، توزیع نتایج  یک زن بر توزیع نتایج مردان و ، بر عکس توزیع نتایج یک مرد بر توزیع نتایج زنان به طور کامل منطبق باشد ، زیاد خوشایند نخواهد بود . اما تحقیقات جدید نشان می دهد ، مردانی که برخی صفات زنانه و زنانی که برخی صفات مردانه دارند ، بهتر می توانند سازگاری نشان دهند . مثلا مردانی که معتقدند حتما باید صفات مردانه نشان دهند و زنانی هم که تنها صفات زنانه نشان می دهند ، در زندگی زناشویی سازگاری کمتری دارند.

 

۴- تفسیر اعمال مردان و زنان :

اینکه در یک فرهنگ معین ، مردان و زنان ازنظر شخصیت تفاوتهای آشکاری دارند ، واقعیتی است که با قاطعیت به تایید رسیده و با دقت تحلیل شده است . تفسیر ریشه این تفاوتها کار آسانی نیست . بدیهی است که در مورد بعضی از آنها ، مثلا نیروی بازو ، عوامل زیستی نقش بسیار مهمی بر عهده دارند . در مورد بعضی دیگر ، تمیز سهم عوامل زیستی و نقشهای اجتماعی کار دشواری است . مثلا ، برتری پسر بچه ها بر دختر بچه ها ، در زمینه استعدادهای مکانیکی ، شاید به این علت باشد که در فرهنگ ما  پسربچه ها را از همان دوران خردسالی تشویق می کنند که با اسباب بازیهای مکانیکی بازی کنند ، حال آنکه دختر بچه ها را از بازی کردن با این نوع اسباب بازیها باز می دارند ، در عوض ، دختر بچه ها را تشویق می کنند که عروسک بازی یا مهمان بازی کنند . این نوع ملاحظات را می توان در مورد سیار زمینه های تفاوت نیز مشاهده کرد . در این خصوص ، موضوع روان شناسان امروزی به شرح زیر است : ازنظر تواناییهای جسمی ، ذهنی و ویژگیهای شخصیتی ، بین زن و مرد تفاوتهای آشکاری وجود دارد . این تفاوتها تا اندازه زیادی معلول عوامل محیطی است . با این وجود این ، باید پذیرفت که در اثر عوامل محیطی و دامنه تفاوتهای دو جنس ، تحت کنترل عوامل زیستی است . محیط می تواند تفاوتها را افزایش یا کاهش دهد ، اما هیچ محیطی نمی تواند ، به طور کامل ، مرد را به زن و زن را به مرد تبدیل کند یا تفاوتهای آنها را به طور کلی از بین ببرد .

 ب : سن

ساخت شخصیت هر فرد به همراه افزایش سن او تغییر می یابد. این تغییر ، با اینکه تحت نفوذ مجموعه ساختهای بدنی ، دستگاه غدد درون ریز و دستگاه عصبی است ، بیشتر تحت تاثیر بلوغ زیستی است . در این خصوص ، نقش برخی مراحل اهمیت ویژه دارد ، مراحلی که در آنها بحرانهای زیستی به وجود می آید.

بدون آنکه بخواهیم نقش عوامل زیستی در رشد شخصیت را کم ارزش جلوه دهیم ، لازم است یادآوری کنیم که بحرانهای زیستی و بحرانهای روانی به طور همزمان به وجود می آیند . بلوغ جنسی ،  یعنی عبور از مرحله کودکی به مرحله بزرگسالی ، در فرهنگهای پیشرفته معمولا با دشواری طی می شود. همان طور که در مورد اثر جنس در شخصیت اشاره کردیم ، عوامل زیستی و عوامل محیطی در اینجا نیز دست به دست می دهند و در تغییر شخصیت نوجوان موثر واقع می شوند (گنجی ، ۱۳۹۰).

فروش فایل متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد در این لینک

دانلود پایان نامه های رشته مدیریت...
ما را در سایت دانلود پایان نامه های رشته مدیریت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مدیر سایت thesis-management بازدید : 207 تاريخ : دوشنبه 11 مرداد 1395 ساعت: 13:21