هیجان[۱]:
واژهای که به عنوان هیجان به آن اشاره می کنیم،اصطلاحی است که روانشناسان و فلاسفه بیش از یک قرن درباره معنای دقیق آن به بحث و جدل پرداخته اند.
ریشه اصلی لغت emotion فعل لاتین motere به معنای حرکت کردن است که اضافه شدن پیشوند e) (معنای ضمنی دور شدن را به آن می بخشد.در فرهنگ آکسفورد[۲] معنای لغوی هیجان اینگونه آمده :”هر تحریک یا اغتشاش در ذهن ،احساس،عاطفه و هر حالت ذهنی قدرتمند وتهییج شده”. در اینجا هیجان برای اشاره به یک احساس ،فکر ،حالت روانی و بیولوژیکی مختص آن و دامنه ای از تمایلات شخصی برای عمل کردن به کار می رود.هیجانها پدیده های چند وجهی بوده و تا اندازه ای حالت های عاطفی ذهنی می باشند وآنها باعث می شوند تا به شیوه ای خاصی احساس کنیم مثلا شادمان هستیم و …..همچنین پاسخ های زیستی نیز می باشند مانند آن دسته از واکنش های فیزیولوژیک که بدن را برای عمل سازگاری آماده می سازند.هیجان ها پدیده های اجتماعی نیز بوده و تولید حالت های متمایز صوتی و بدنی می کنند که تجربه های هیجانی درونی ما را به دیگران انتقال میدهند.(گلمن ۱۹۹۵،ترجمه پارسا،۱۳۸۰)
از اوایل دهه ۱۹۸۰ بود که مفهوم متفاوتی از هیجانها ایجاد شد و شروع به رشد کرد.عقیده جدید این بود که هیجانها الزاما در رفتار و تفکر هوشمندانه تداخل ایجاد نمی کنند،بلکه به هوش انسان کمک می کنند.در واقع یکی از تفکرات مهمی که در این سالها به وجود آمداین بود که هیجانها نوعی اطلاعات هستند .معنای آن این است که مردم از هیجانهای خود استفاده می کنند تا درباره دنیا و محیط اطراف خود ،قضاوت کنند.هیجانها چه نوع اطلاعاتی ارائه می دهند؟طبق این نظریه ،هیجانها درباره ارزش ،اطلاعاتی ارائه می دهند،آنها نوعی علایم اختصاری و سریع هستند که به ما اطلاع می دهندچه چیزی را در محیط خود ارزیابی و قضاوت کرده ایم و آن را مثبت یا منفی یافته ایم.(گنجی، ۱۳۸۴)
[۱]Emotion
[۲]Oxford
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: