نظریه سه وجهی هوش : رابرت استرنبرگ[۱]
رابرت استرنبرگ روانشناس معروف ، هوش را بدین صورت تعریف می کند : هوش عبارت است از فعالیت ذهنی در جهت انطباق هدفمند با محیط واقعی مربوط به زندگی شخص یا انتخاب و شکل دهی آن . با وجودی که او با گاردنر موافق است که هوش ، بسیار فراتر از یک قابلیت منفرد و عمومی است ، اما عقیده دارد که برخی از انواع هوش های گاردنر بهتر است به عنوان استعدادهای فردی در نظر گرفته شوند . آنچه استرنبرگ هوش موفق نامیده از سه عامل متفاوت تشکیل شده است :
هوش تحلیلی : این مولفه به قابلیت های حل مساله اشاره می کند .
هوش مولد : این جنبه از هوش قابلیت برخورد با شرایط جدید با استفاده از تجربیات گذشته و مهارتهای فعلی است .
هوش عملی : این عنصر به قابلیت انطباق و وفق پذیری با یک محیط در حال تغییر اشاره می کند .
انواع هوش از دیدگاه استرنبرگ : استرنبرگ که نظریه خود را در دهه ۸۰میلادی مطرح کرده به اجزای عالیه عملیاتی و اجزای کسب معلومات در هوش اشاره می کند و بر این اساس وی نیز هوش را به انواع هوش کلامی ، هوش کاربردی و هوش اجتماعی تقسیم می کند .
هوش کلامی : در این نوع هوش فرد به سرعت مطالب را می خواند و می فهمد و در سخن گویی، واژگان بیشتر و دقیق تری به کار می برد .
هوش کاربردی : با استفاده از این نوع هوش ،فرد هوشمند همواره موقعیت ها را خوب بررسی می کند و مسائل خود را به نحو مطلوب و موفقیت آمیز حل می کند .
هوش اجتماعی : فرد هوشمند با این نوع از هوش، افراد را آنگونه که هستند می پذیرد ، پیش از سخن گفتن می اندیشد و رفتار و کردارش با سنجیدگی و ژرف نگری همراه است.(به نقل ازآقا جانی پور،۱۳۸۶٫ ۷۵-۷۰)
[۱] Sterenberg
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: