شرح واژه ها و اصطلاحات تحقیق
استراتژی را می توان راه و روش تحقق مأموریت سازمان تلقی کرد. به گونه ای که از این راه سازمان عوامل خارجی ( فرصت ها و تهدید ها ) و عوامل داخلی ( قوت ها و ضعف ها ) را بررسی و شناسایی کرده و از قوت های داخلی و فرصت های خارجی به درستی بهره برداری نموده ، ضعف های داخلی را از بین برده و از تهدید های خارجی نیز بپرهیزد. در بررسی استراتژی ها درباره ی شیوه انتخاب استراتژی هایی بحث می شود که می توان بدان وسیله به بهترین شکل ممکن مأموریت سازمان را تحقق بخشید. توجه هم زمان به مأموریت سازمان و استراتژی ها و بررسی اطلاعات داخلی و خارجی سازمان ، مبنایی به دست می دهد که میتوان بر آن اساس استراتژی های قابل اجرا را شناسایی و مورد ارزیابی قرار داد. استراتژی ها باعث می شوند که سازمان با طی مراحل تدریجی از حالت کنونی خود پا فراتر گذاشته و به جایگاه مورد نظر( در آینده ) دست یابد( اعرابی ، ۸۹ ).
یک استراتژی عبارت است از طرح جامع و مادر شرکت که نشان می دهد شرکت چگونه به مأموریت و اهداف دست می یابد. استراتژی مزیت رقابتی را بیشینه و کمبودهای رقابتی را کمینه می کند(هانگر،۱۳۸۶).
تدوین استراتژی :
هنری مینتزبرگ کشف نمود فرموله کردن استراتژی مشخصا فرایندی مرتب و پیوسته نیست ،اغلب فرآیندی نا مرتب و نا منظم و ناپیوسته است که با یک جرقه آغاز می شود.در طراحی و توسعه استراتژی دوره هایی از ثبات وجود دارد ، ضمن آنکه دوره هایی از نوسان ، تغییرات جزیی ، بی هدفی و تغییرات جهانی نیز مشاهده می شود. این طرز نگریستن به تدوین استراتژی به عنوان فرآیندی نامنظم و نامرتب ، بیانگر تمایل انسان به ادامه و اصرار به مجموعه مشخصی از اعمال تا جایی است که اشتباهی رخ دهد یا اینکه فرد مجبور به بازنگری و تفکر درباره اعمال و اقداماتش گردد. این دوره به اصطلاح حضیض استراتژی[۱] ممکن است نتیجه ی اینرسی سازمان باشد یا ممکن است منعکس کننده این باور مدیریت باشد که استراتژی جاری هنوز مناسب است و فقط باید کمی تنظیم شود.
تدوین استراتژی عبارت است از طراحی طرح های بلند مدت برای مدیریت مؤثر فرصت ها و تهدیدهای محیطی و بررسی نقاط قوت و نقاط ضعف شرکت. تدوین استراتژی شامل تعریف مأموریت شرکت ، تعیین اهداف قابل تحصیل ،طراحی استراتژی ها و تعیین رهنمودهای مربوط به سیاست ( خط مشی )(همان).
مدیریت استراتژیک :
مجموعه ای از تصمیمات و اقداماتی که نتیجه آن تنظیم و اجرای طرح هایی است که برای رسیدن به هدف های سازمان طراحی شده اند(رابینسون،۱۳۸۷).
مدیریت استراتژیک از چهار عنصر اساسی تشکیل می شود :
۱) بررسی محیطی ۲) تدوین استراتژی
۳) اجرای استراتژی ۴) ارزیابی و کنترل
مدیریت هم محیط خارجی را به منظور کشف فرصت ها و تهدید ها و هم محیط داخلی را به منظور کشف و درک نقاط قوت و ضعف سازمان بررسی می کند(همان).
عوامل استراتژیک :
عواملی که در آینده شرکت بیشترین تأثیر را دارند : نقاط قوت ، نقاط ضعف ،فرصت ها و تهدید ها ( swot )
بررسی محیطی :
بررسی محیطی عبارت است از نظارت ، ارزیابی و نشر اطلاعات مربوط به محیط های داخلی و خارجی سازمان بین کارکنان کلیدی شرکت.
محیط بیرونی :
محیط بیرونی یا خارجی شامل متغیر هایی ( فرصت ها و تهدید ها ) است که خارج از سازمان وجود دارند و از حیطه ی کنترل پیوسته مدیریت ارشد سازمان خارج می باشد. این متغیر ها ، فضا و بافتی را به وجود می آورند که سازمان در آن وجود دارد و فعالیت می کند. این متغیر ها ممکن است نیروهای کلان و روندهای موجود محیط اجتماعی یا نیروهایی باشند که در محیط خاص وظیفه ای سازمان فعال می باشد که عبارتند از : نیروهای اقتصادی ، تکنولوژیک ، سیاسی-حقوقی و اجتماعی.
محیط داخلی :
یک شرکت شامل متغیرهایی ( نقاط قوت و ضعف ) است که درون خود سازمان وجود دارد و معمولاً در حیطه ی کنترل مستمر و بلند مدت مدیران ارشد قرار دارند. این متغیرها ، بافتی را تشکیل می دهند که در آن بافت یا محیط،کار انجام می شود. این متغیر ها عبارتند از : ساختار ، فرهنگ و منابع شرکت.
اجرای استراتژی :
[۱] strategy drift
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: